برگ سبزی است تحفه درویش چه کند بی نوا ندارد بیش
anti devil
با سلام به وب سایت پیمان پرودایس خوش آمدید

 

بسم الله الرحمن الرحیم

چند وقت پیش یکی از عزیزن از صدا و سیما آمد و از مراسم تشرف بزرگواری در موسسه گزارشی تهییه کرد.

با خبر شدم که آن را منتشر کرده است ، گزارش ایشان بهانه ای شد برای من تا اندکی نجوا کنم با در دانه، بانوی آفرینش فاطمه مطهره سلام الله علیها:

مادر جان شرمنده ام که زمان میان من و علی فاصله انداخت تا نباشم و بشود آنچه شد،

گویا قضای الهی بر این مقدر بود که با این زمانه ی پر فریب و دائم بر مدار ناهنجار ، همجوار باشم همان که آخر الزمانش خوانده اند.

شرم دارم بگویم روزگار سخت می گذرد وقتی به یاد می آورم که چه روزگاری بر شما گذشته است.

بیم دارم گلایه کنم عده ای استخوان در گلویم شده اند وقتی ندای " فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي الْحَلْقِ شَجا" مولایمان علی در زمان پژواک می کند.

مگر می شود از سختی ها و اذیت های نا رفیقان گلایه کرد وقتی بدانی روزگاری نیز همچون عاشورا گذشته است که چه نیکو سرود:

ا یوم کیومک یا ابا عبد الله"

مادر جان نیک می دانم حسابشان با توست و ای کاش آنها هم می دانستند .

بی بی جان می خواستم بگویم : این اندک ناقابل را از من بپذیر

اما شرمنده شدم وقتی به یاد آوردم آن هنگامه عظیم را آنگاه که زینبت بدن پاره پاره حسین را به دست گرفت و فرمود :

لهم تقبل منی هذا القلیل"

نمی دانم چه باید بگویم اما بی بی جان همین اندک از دست ما بر می آید.

برگ سبزی است تحفه درویش چه کند بی نوا ندارد بیش

امید وارم ثانیه ای بر لبان مبارکتان گل لبخند را جاری کند که شگفت معجزه ای است لبخند شما ...

و از محضر مبارکتان مسئلت دارم که امر فرمایید فرزند برو مندتان دست پدری بر سر این یتیم بکشد که کشت این انتظار ما را...



به امید ظهور مولی و سرو رمان حضرت حجت ج) که صد البته نزدیک است.

 علی اکبر رائفی پور



پيوندها


<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 12
بازدید هفته : 43
بازدید ماه : 43
بازدید کل : 107434
تعداد مطالب : 155
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1